مطالب علمی- ورزشی- طنز

مطالب علمی- ورزشی- طنز


كارلو گارگانسه كارشناس فوتبال در مقاله‌اي مي‌نويسد: جاي ترديد نيست كه اسپانيا 2008 ـ 2012 موفق‌ترين تيم ملي تاريخ بوده است. پيروزي قاطع آن‌ها در ورزشگاه المپيك كيف در فينال يورو 2012 به معناي آن است كه ماتادورها سه جام معتبر بين‌المللي را به صورت متوالي كسب كرده‌اند. قهرماني اسپانيا در جام جهاني 2012 آفريقاي جنوبي بين دو قهرماني اين تيم در يورو 2008 و يورو 2012 قرار مي‌گيرد.

اما قهرماني همه چيز نيست. لازم به ذكر است كه در اين تحليل، تيم‌هاي پيش از دهه 1960 بررسي نشده‌اند زيرا تصاوير تلويزيوني زيادي از آن دوران در دست نيست. تنها سه تيم وجود دارد كه مي‌توانند براي كسب عنوان بهترين تيم ملي تاريخ جهان با اسپانيا به رقابت بپردازند و تيم‌هايي مثل هلند 1974 ، برزيل و ايتاليا 1982 و فرانسه 1984 در اين گروه قرار نمي‌گيرند.

به طور سنتي، برزيل در جام جهاني 1970 تيمي غير قابل دسترسي دانسته مي‌شود. قطعا تاكنون هيچ تورنمنتي شاهد چنين تيم قدرتمند، هجومي و با استعدادي همچون تيم ماريو زاگالو نبوده است. برزيل در آن رقابت‌ها تمام حريفان خود را نابود كرد و با به ثمر رساندن 19 گل در 6 مسابقه و شكست دادن 4 بر يك ايتاليا قهرمان اروپا در ديدار فينال، جام را بالاي سر برد.

برزيلي‌ها در خط مياني و حمله بازيكناني را در اختيار داشتند كه هيچ رقيبي برايشان متصور نبود. گرسون كه به عنوان بهترين بازيكن تورنمنت انتخاب شده بود، در ميانه ميدان به تنهايي حكمراني مي‌كرد. ريولينو احتمالا بهترين چپ پايي است كه جام جهاني تاكنون به خود ديده است. همچنين جرزينيو در سمت راست هم عملكرد بسيار خوبي داشت. در خط حمله توستائو و البته پله بسيار با يكديگر هماهنگ بودند و با همكاري هم خط حمله‌ي آتشين و ويرانگري را تشكيل مي‌دادند. اين بازيكنان بهترين تركيب هجومي ممكني بودند كه تاريخ فوتبال به خود ديده است.

برزيل در خط دفاع نقاط ضعف خاص خود را داشت اما خط حمله اين تيم آن قدر قوي بود كه تمام نقاط ضعف خط دفاعي را مي‌پوشاند. چهار گلي كه كارلوس آلبرتو مقابل ايتاليا به ثمر رساند، تنها برش كوچكي از كيك بود. برزيل در آن مسابقه فرصت‌هاي بسيار زيادي داشت كه خيلي از آن‌ها تبديل به گل نشد. پله نقش مهمي در خلق اين موقعيت‌ها داشت.

اين دستاورد عظيم برزيل در حالي شكل گرفت كه فوتبال ملي يكي از بهترين دوره‌هاي خود را سپري مي‌كرد. ايتاليا، آلمان غربي و انگليس همگي در سطح اول فوتبال جهان بودند و تيم‌هايي نظير پرو و اروگوئه نيز بسيار خطرناك ظاهر مي‌شدند. برزيل در جام جهاني 1970 مكزيك به جز آلمان غربي تمام آن تيم‌ها را از پيش رو برداشت و عنوان قهرماني را به خود اختصاص داد. با اين حال جام جهاني 1970 تنها قهرماني مهم برزيلي‌ها بود. در حالي كه اسپانياي فعلي در سه تورنمنت معتبر بين‌المللي به صورت متوالي به قهرماني رسيده است. البته نبايد فراموش كرد كه در فاصله سال‌هاي 1967 تا 1975 رقابت‌هاي كوپا آمريكا برگزار نشد و اين بدان معناست كه برزيل فرصت حضور در رقابت‌هاي قاره‌اي را نداشت. جام جهاني 1974 در شرايطي براي برزيل فرا رسيد كه اين تيم از هم پاشيده بود و دوران طلايي‌اش به سر رسيده بود.

برزيل 1970 بدون شك بهترين تيمي بود كه در يك تورنمنت حضور پيدا مي‌كرد اما اينكه يك قهرماني براي كسب عنوان بهترين تيم ملي تاريخ جهان كافي است يا خير پرسشي است كه جاي تامل دارد. نمي‌توان گفت كه موفقيت‌هاي تيم آلمان غربي در فاصله سال‌هاي 1972 تا 1976 كه تحت هدايت هلمت شون قرار داشت مداومت نداشته است. آن‌ها پيش از اسپانيا تنها تيمي بودند كه به طور متوالي در فينال يورو ـ جام جهاني ـ يورو حاضر مي شوند. ستون فقرات "دي مانشافت" بر اساس باشگاه بايرن مونيخ شكل گرفته بود و از جمله مطرح‌ترين بازيكنان آن‌ها مي‌توان به سپ ماير دروازه‌بان اين تيم، فرانتس بكن‌باوئر كاپيتان آلمان و گرد مولر ماشين گلزني ژرمن‌ها اشاره كرد.

درباره آن تيم آلمان گفته مي‌شود كه از لحاظ فيزيكي بسيار قدرتمند بودند و هيچ تيمي توان مقابله فيزيكي با آن‌ها را نداشت. آلماني‌ها فشار بي‌اماني به حريف وارد مي‌كردند. آن‌ها از بازيكنان درجه يكي مثل برتي فوگتس، راينر بونهوت و پل برايتنر بهره مي‌بردند و گونتر نتسر و ولفگانگ اوورات رانير به عنوان دو بازي‌ساز نابغه در اختيار داشتند. نتسر نقش عمده‌اي در درخشش آلمان غربي در يورو 1972 ايفا كرد و در مرحله يك چهارم نهايي در ورزشگاه ويمبلي در يك ديدار به ياد ماندني با نتيجه 3 بر يك از سد انگليس گذشت و پس از آن نيز مقابل بلژيك و شوروي به پيروزي رسيد.

اوورات با درخشش خود باعث ناكامي هلند مدعي در فينال جام جهاني 1974 شد. نتسر و اوورات به همراه گرد مولر در سال 1976 از تيم ملي كنار رفتند ولي پيكر اصلي تيم حفظ شد. با اين حال نتوانستند به موفقيتي برسند زيرا در ضربات پنالتي مغلوب چكسلواكي شدند و از كسب سومين قهرماني متوالي خود بازماندند.

از بين چهار تيمي كه به عنوان برترين تيم‌هاي ملي جهان نام برده مي‌شود، آلمان غربي در سال‌هاي 1972 ـ 1976 احتمالا كامل‌ترين تيم بود. آن‌ها در تمام پست‌ها چند بازيكن سطح اول در اختيار داشتند: يك دروازه‌بان باكيفيت، يك خط دفاع قابل قبول، قدرت و جنگندگي بالا در خط مياني و يكي از بزرگ‌ترين مهاجمان جهان در خط حمله. آن تيم از لحاظ ذهني به اندازه اسپانياي فعلي قدرتمند بود و چندين بار خود را از شرايط بسيار دشوار نجات داد و به بازي برگشت كه از جمله آن‌ها مي‌توان به فينال جام جهاني 1974 و نيمه نهايي و فينال يورو 76 اشاره كرد كه در هر دو بازي اخير با دو گل عقب افتادند اما توانستند بازي را به تساوي بكشانند. آلمان با شكست دادن هلندي كه كرايوف و نيسكنس را در اختيار داشت ـ يكي از بهترين تيم‌هايي كه نتوانست قهرمان جام جهاني شود ـ كار بزرگي انجام داد و در مسير دستيابي به موفقيت، خوش درخشيد.

جديدترين تيمي كه مي‌توان آن‌ها را با اسپانيا مقايسه كرد، فرانسه 1998 - 2000 است كه در جام جهاني 1998 و يورو 2000 به قهرماني دست پيدا كرد. فرانسوي‌ها با در اختيار داشتن بازيكناني همچون ليليام تورام، مارسل دسايي، لورن بلان و بيسنته ليزارازو داراي يكي از بهترين خطوط دفاعي تاريخ تيم‌هاي ملي بودند. همچنين حضور هافبك‌هايي مثل زين‌الدين زيدان و ديديه دشام، باعث شده كه خط مياني فرانسه بسيار قدرتمند باشد. به اين ترتيب بود كه فرانسه با وجود عدم برخورداري از يك مهاجم سطح اول، توانست قهرمان جام جهاني شوند. البته دو سال بعد تيري آنري و ديويد ترزگه به تيم ملي فرانسه پيوستند و خط حمله آتشيني را تشكيل دادند.

با اين حال شكي وجود ندارد كه چه كسي ستاره فرانسه بود. بازيكني كه مي‌توان او را مستعدترين ستاره تمام اين چهار تيم دانست كسي نيست جز زيدان. بازيكن سابق يوونتوس و رئال مادريد همواره مرد ميدان‌هاي بزرگ بود. او در فينال جام جهاني مقابل برزيل دو بار گلزني كرد و پس از آن در يورو 2000 نيز مقابل اسپانيا و پرتغال اين موفقيت خود را تكرار كرد.

اواخر دهه 1990 و اوايل دهه 2000 احتمالا آخرين باري بود كه فوتبال شاهد چندين تيم ملي قدرتمند و ده‌ها ستاره بزرگ بود. بازيكناني نظير رونالدي برزيلي، پائولو مالديني ايتاليايي، ادگار داويدز هلندي و لوئيس فيگوي پرتغالي نمونه‌اي از اين بازيكنان هستند كه مي‌توانستند يك تيم منتخب جهان رويايي را تشكيل دهند.

نام اين تيم فرانسه كه نخست توسط امه ژاكه و سپس توسط روژه لمه هدايت مي‌شد لرزه بر پيكر حريفان مي‌انداخت و باعث مي‌شد كه آن‌ها حتي پيش از شروع مسابقه، خود را شكست خورده بدانند. از اين نظر فرانسه 1998 ـ 2000 را مي‌شود با اسپانياي فعلي مقايسه كرد. فرانسوي‌ها همچنين داراي توان ذهني بسيار بالايي بودند كه اين مسئله از سه پيروزي اين تيم مقابل پاراگوئه، پرتغال و ايتاليا در گل طلايي به خوبي نمايان است. پيروزي فرانسه مقابل ايتاليا در فينال يورو 2000 رخ داد كه ابتدا فرانسوي‌ها از حريف خود عقب افتاده بودند ولي بازي را به تساوي كشاندند و در وقت‌هاي اضافه به پيروزي رسيدند.

از بين اين چهار تيم،‌ فرانسه و اسپانيا دو تيمي هستند كه در دوران اوج خود در آستانه حذف شدن قرار داشتند. فرانسه در يك چهارم نهايي جام جهاني 1998 در ضربات پنالتي ايتاليا را مغلوب كرد و اسپانيا هم در دوران تسلط خود، تا كنون سه بار كارش به ضربات پنالتي كشيده است. آلمان غربي، با وجود اينكه چند بار عقب افتاد و دوباره به بازي برگشت، و برزيل هر دو به قهرماني‌هاي «تميز»تري دست پيدا كردند. مخصوصا برزيل در جام جهاني مكزيك با هيچ تهديد خاصي مواجه نشد و به آساني همه بازي‌هاي خود را با پيروزي پشت سر گذاشت. به همين دليل برخي معتقدند كه برزيل 1970 كمتر از ساير تيم‌ها به شانس متكي بود و بيشتر به توانايي‌هاي خودش تكيه داشت. با اين حال كافي است نگاهي به ركوردهايي كه اسپانيا در چهار سال اخير شكسته داشته باشيم تا متوجه شويم كه چرا اسپانيا را يكي از بزرگ‌ترين تيم‌هاي تاريخ فوتبال مي‌دانند.

اسپانيايي‌ها اولين تيمي هستند كه در سه جام معتبر بين‌المللي به صورت متوالي به قهرماني مي‌رسند. آن‌ها در 12 مسابقه متوالي يورو شكست نخورده‌اند. آخرين شكست اين تيم به جون 2004 مقابل پرتغال بازمي‌گردد. پيروزي 4 بر صفر مقابل ايتاليا در فينال يورو 2012 قاطع‌ترين پيروزي يك تيم در تاريخ رقابت‌هاي يورو يا جام جهاني بوده است. آخرين باري كه ايكر كاسياس ـ كه روز يكشنبه يكصدمين پيروزي ملي خود را كسب كرد ـ گلي در مرحله حذفي يك تورنمنت معتبر دريافت كرده به شش سال قبل بازمي‌گردد كه زين‌الدين زيدان در جام جهاني 2006 دروازه او را باز كرد.

فوتبال يك بازي تيمي است و اگر مفهوم تيم را در معناي واقعي كلمه در نظر بگيريم، مي‌پذيريم كه اسپانيا فعلي بهترين تيم تاريخ است. تك تك بازيكنان اين تيم در هر پستي كه بازي كنند مي‌توانند در حفظ توپ به تيم‌شان كمك كرده و چيزي به نام تك‌روي وجود ندارد. به راحتي مي‌توان ژاوي را يكي از بزرگ‌ترين هافبك‌هايي دانست كه فوتبال تاكنون به خود ديده است. آندرس اينيستا رفيق گرمابه و گلستان او نيز يكي از بهترين بازيكنان تهاجمي تاريخ جهان است. اين گفته درباره ايكر كاسياس دروازه‌بان اسپانيا نيز صدق مي‌كند. ساير بازيكنان اين تيم نيز عملكرد سطح بالايي دارند. در خط هافبك تعداد بسياري زيادي فوق ستاره مستعد حضور دارند؛ به صورتي كه حتي بازيكنان ذخيره اسپانيا نيز از تواني در حد بازيكنان ثابت هر تيم ديگري برخوردارند. خط هافبك اسپانيا به حدي قدرتمند است كه اين تيم حتي بدون يك مهاجم مركزي سنتي، فاتح يورو 2012 شد.

مي‌توان عليه اسپانيا اين نظر را مطرح كرد كه فوتبال بين‌المللي در حال حاضر يكي از ضعيف‌ترين دوره‌هاي خود در 50 سال گذشته را سپري مي‌كند. تيم‌هايي كه به صورت سنتي قدرت‌هاي بزرگ جهان دانسته مي‌شوند نظير ايتاليا (به استثناي اين تورنمنت)، ‌فرانسه و انگليس در شرايط بحراني بوده‌اند. قدرت‌هاي بزرگ آمريكاي جنوبي يعني برزيل و آرژانتين هم چنين مشكلي دارند و تنها آلمان است كه داراي كيفيت لازم بوده و مي‌توان آن را يك قدرت بزرگ قلمداد كرد. البته هفته پيش يك بار ديگر متوجه شديم كه ژرمن‌ها از توان ذهني لازم براي كسب موفقيت در آخرين گام بهره‌مند نيستند.

پرسش بدون پاسخ

مقايسه كردن اين تيم‌ها كه متعلق به دوره‌هاي زماني متفاوتي هستند كار دشواري است. فوتبال در طي چند سال اخير دچار تحولات زيادي شده و تكامل يافته است. اسپانيا استثناي جالبي بر اين قاعده است كه امروزه تيم‌هاي قدرتمند بايد با تامل و كندي بازي كنند. در چند سال اخير مهارت و تكنيك در فوتبال كنار گذاشته شده و تغييراتي كه در قوانين اين بازي ايجاد شده نظير پاس به عقب به دروازه‌بان و قانون آفسايد باعث تغيير چهره اين ورزش شده است. همچنين جايگزيني توپ‌هايي كه از مواد مصنوعي ساخته شده‌اند به جاي توپ‌هاي چرمي باعث بالا رفتن سرعت بازي شده و كار را براي مدافعان بسيار مشكل كرده است.

اگر برخي از ستاره‌هاي دهه‌هاي 1960 و 1970 مجددا به دنياي فوتبال بازگردند احتمالا با فوتبال مدرن دچار مشكل خواهند شد و شايد نتوانند عملكرد خوب خود را تكرار كنند. در طرف مقابل بسياري از ستاره‌هاي كنوني اگر در گذشته حضور مي‌داشتند احتمالا گفته مي‌شد كه فاقد توانايي تكنيكي و تاكتيكي لازم براي حضور در سطح اول فوتبال جهان هستند.

در پايان بايد به اين نكته اشاره كرد كه تمام چهار تيمي كه مورد اشاره قرار گرفتند داراي نقاط قوت خاص خود هستند. برزيل 1970 داراي قدرتمندترين خط حمله تاريخ جهان بود و اگر يك فقط تورنمنت را در نظر بگيريم مي‌توانيم آن را بهترين تيم جهان بدانيم. آلمان غربي در سال‌هاي 1972 تا 1976 كامل‌ترين تيم جهان بود. فرانسه بهترين خط دفاعي را داشت و از لحاظ فردي داراي ستاره‌هاي خيلي خوبي بود. در حالي كه اسپانيا را مي‌توان بهترين «تيم» دانست كه بيشترين جام‌ها را كسب كرده است. با اين حال بايد توجه داشت كه اسپانيا در دوره‌اي به اين موفقيت‌ها رسيده كه فوتبال جهان در ضعيف‌ترين وضعيت خود بوده است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: محمد حسین لشگری ׀ تاریخ: دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , mohammad.jordan.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com